حجت اشرف زاده دانلود فول آهنگ های حجت اشرف زاده سال ۱۴۰۰ و ۲۰۲۱

پیش از خداحافظیت ، چتری به دستت می دهم
آهی به راهت می کشم ، شاید که برگردی
به جای هر حرفی فقط ، خطی ز چشم خیس خود
تا به نگاهت می کشم ، شاید که برگردی

از چاله به چاه گونه ات افتادم
موهای فر تو می‌دهد‌بربا‌دم
ای دلبر ابرو‌قجرمن‌یک عمر
پای تو تمام هستی ام رادادم

لبخند بی دلیل زیبایییه اصیل
شب گریه های من صبح خمار من
دارو نداره من دریا کنار من
ابر بهار من از گریه هام تویی راه فرار من

ای در این حادثه ها ، نام تو آرامشِ من
ای حواست به من و ، حال دل سرکش من
ای خیالِ خوش لبخند تو امنیت من
ای تو همسایه و هم گریه و هم صحبت من

جادوی دلفریب بالا بلندم
زیبای بی نظیر خوشگل پسندم
شاهکارِ دلنشین شیرین زبانم
نازت نشسته بر دل دردانه جانم

کجا به فکر تو نباشم کجا به یاد تو نیوفتم
اگر سرودم از تو خواندم اگر نوشتم از تو گفتم
بشور از گلوی آواز هجوم ابرهای غم را به بغض
های من بیاویز کتیبه های محتشم را

بارون بزن که از عالم و آدم دورم
بارون بزن که دوباره شکسته غرورم
بارون بزن که نسوزم از آتیشِ دوری
بارون بزن تو برام مثلِ سنگِ صبوری

میگذرن روزای بی حوصلگی سخت نگیر دلتو بده به دست زندگی سخت نگیر
به خودت بیا و چشماتو رو غصه ها ببند به خودت بیا و تو چشمای آینه ها بخند
آرزوهاتو بغل بگیر و بال و پر بگیر چشماتو ببند یه لحظه از دلت خبر بگیر

بگو چگونه بگذرم از آن نگاه مشرقی
نیامدی بگو چرا؟ رسیده وقت عاشقی
بیا بیا که بعد تو نفس نمی کشم هنوز
به قلب خسته ام نگو به پای عشق من بسوز

یه حسی به من میگه نزدیکمی داری با خیالم قدم میزنی
دارم با تو من زندگی میکنم یه عمره که با هر نفس با منی
تو پنهون پیدایی و با منی به هر گوشه رو کردم و دیدمت
من از شیشه عطر اردیبهشت من از شبنمو باد بوییدمت

بی خبرم از تو و من تاب ندارم
بعد تو خود را به که باید بسپارم
از دله من کم نشده مهر تو ماهم
دلبر من غیر تو دل یار نخواهم

تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی
اندوه بزرگی است زمانی که نباشی
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و چشم تو و حجره فیروزه تراشی

رفیق بغض هر شبم هوای گریه و تبم
به گریه های من بگو خیال دیدن تو کو
ای عشق تمام حسرت هنوزم دلیل آه سینه سوزم
ببر مرا به ناکجا عشق

میپرستم تو را میپرستم
من هنوز از هوای تو مستم
ای پریزاده ی مو پریشان
روی از این خسته دل بر مگردان

افتاده ام از چشم تو ویران ویرانم
دستی نمی آید چرا دیگر به تسکینم
ماندم تو احساس مرا جدی نمیگری
یا من شبیه کوه برفی سرد و سنگینم

شکوه از تو، غرور از تو، غم دنیا به دور از تو
تو شوق تماشایی، تو بی‌پروا و زیبایی
دلت دریا، شبت روشن، به نام توست نام من
دیدنی‌ترین آسمان، ای ستاره‌باران

مستم نه از آن دست که می خانه بخواهد
وای از دل دیوانه که دیوانه بخواهد
میخواهمت ای هر چه مرا خواستنی تو
تو جان منی جان منی جان منی تو

عاشق تو ام نرو که بی تو هر قدم
نمی شود به غیر غم تقدیرم
نیمه دیگرم تمام عشق و باورم
اگر من از تو بگذرم میمیرم

عزیز بشین به کنارم
ز عشقت بی قرارم
جون تو طاقت ندارم
حالا مرو از کنارم

تو را آنگونه می‌خواهم که زندان زلیخا را
کمک کن آه تو جانا بگیرد دامن ما را
ندارم هیچ امیدی به این دنیای تبعیدی
که من از بد بیابانی گرفتم راه دریا را

از هوایت قفسم را پر کن از هوایت قفسم را پر کن تنگ دریاست برای ماهی
اشک عشقست عشق عشقست عشق عشقست عشق عشقست
چه بر لوحی زر بنویسند چه برگی کاهی

کجا برم که عطر تو توو این هوا نباشه چشای خیسمو نذار اسیر گریه ها شه
با اینکه از ندیدنت گلایه ای ندارم هنوزم عاشقه توام هنوز بیقرارم
به بارونا بگو هوامو داشته باشن تو زندگیم دوباره عطرتو بپاشن
هوای تو که دیگه از سرم نمیره هر کی شنیده قصه مو دلش میگیره

مه‌دخت فریبای پریوش تو کجایی
از من شده‌ای خسته و از عشق فراری
من پای تو ماندم که به اثبات رسانم
تو ماه‌ترین دختر این بوم و دیاری

عشقم دلم به تو وابسته شده
میخوام بگم به تو دلبسته شده
میگرده هی دور چشمای تو
شده دیوونه ی تو و رویای تو

کوچه جهنم است خیابان جهنم است
این روزها بدون تو تهران جهنم است
سرگرم خاطرات توام بعد رفتنت
بی تو بهار مثلِ زمستان جهنم است