امیرحسین افتخاری دانلود فول آهنگ های امیرحسین افتخاری سال ۱۴۰۱ و ۲۰۲۳

قرار نبود که دست من یخ بزنه این جوری
یه کاری بکن نذار اثر کنه این دوری
یه چیزی بگو نذار این همه غم تو دلم بریزم
د یه کاری نکن که بدون تو بازم بهم بریزم

مرا بی قرارت کن شیفته ی مرامت کن
اسیر آن دامت کن شوق تو دارم
چنان مرا رامت کن به عشق من عادت کن
خواهشم اجابت کن آرام جانم

دلم تو را میخواهد، در این شب بارانی
کنار تو در باران، بپا کنم طوفانی
که از صدایش یک شب، بهم بریزد
چو شمع بی پروانه
پر از غروب است خانه

امروزو فردا نکن ای یار
توو سینه غوغا نکن ای یار
اینجوری که پیش نمیره کار دنیا
عاشقم کنی تو دل نبندی اما

شوخي شوخي گرفتي حالا دل کارت تمومه
بعد از اين خواب به چشم من و تو ديگه حرومه
دستي دستي نشستي دل ساده بره بر باد
از تو چاله دراومد توي چاه گونه اش افتاد

صبر راهی که نشان داد به حایی نرسید
پیش از این ضجه و فریاد به جایی نرسید
من به او گفتمو او گفت کسی گوش نکرد
گفتگوهای من کار به جایی نرسید
مژه تا بر سر پلک است بهایی دارد

مثله ابرای بارونی با این حالی که میدونی مثه دریا پریشونم
تو هر چی دورتر میشی به من مغرورتر میشی همون مجنونو دیوونه م
چه کیفی داره تو دریا تویه موهات غرق باشم به آسونی
تو این حاله پریشونو نشستن زیر بارونو نمیدونی

من دلم پی یاره یاری که قراره
یه عمریو کنارم سرشو رو شونم بذاره
اون دو چشم سیاهش قرص روی چو ماهش
وای از اون که دلم رو برده با آتیش نگاهش
آخ دلم گیر نگاته تقصیر چشاته

من از زندگی بی تو میترسم عشقم کجایی
نگو قسمت اینه که از من جدایی
قسم خورده ام پای عشقت بمانم پریزاد قلبم
سرت با همه با یه دنیا بجنگم

میری اما خوب میدونی نه میتونم نه میتونی
میری اما دل میمونه بی تو میشم من دیوونه
یادمونه موج و ساحل آسمون صاف ماه کامل
ساز و آتیش دود و دریا خیلی از ما دور فردا

اینکه حال مو بده اصلا جهنم خیلیوم دلتنگتوم اینم جهنم
اینکه یار دیگری داری به ما چه کفرومی
پس دین و آیینوم جهنم میروم جهنم میروم جهنم
حیرونتم در به در حرصوم نده اینقدر از تو شدم بی خبر راحت خیالت

ماه و خورشید تو را یکسره تمجید کنند
کششه جاذبه ات را همه تایید کنند
من که از بارش عشقه تو غزل خیز شدم
بی تو آنقدر دلم سوخت که پاییز شدم

به سویم با لب خشک آمدی با چشم تر رفتی
حلالم کن که از سرچشمه من تشنه تر رفتی
میان دلبران پابندی مهرت سرآمد بود
چه ها دیدی که با دل آمدی اما به سر رفتی

قصه تلخ شد آخرش دوباره من بازم که دارم از نو با تو خاطره میسازم
قصه ی کبوتری که بالشو بستن اما از یادش نمیره حسه پروازم

من ماندم با عشقی که شد دار و ندارم
سرگردانم بی تو با کوله بارم
من موجم تو امشب ساحل من باش
با چشمانت ماه کامل من باش
با دل من باش

از ترمه پیراهنت تا سرمه ی چشم
تا آن حریر موی و آن ابروی پیوند
از طرز لبخندت بگیر تا چال گونه
بر این همه مجموعه زیبای تو سوگند

صدامو صدا کن تو شب های تاریک
که هرجایی باشم چه دور یا که نزدیک
صدامو صدا کن تو شب های تاریک
که هرجایی باشم چه دور یا که نزدیک
صدای صداقت به دل ها میشینه

روز اول که می‌‌خندیدی
دلمه ز شاخه می‌‌چیدی
میون لشکری از خوبا
کسی‌ غیر مو نمی‌‌دیدی
دلم رنجوره، رفیقم یارم
شدم حیرونت اقد نیازارم

آن که با معجزه ی عشقِ تو آسان دلش آرام شد
آن که بیتاب تو شد از تو چنان مست و دلارام شد
خالِ ابروی تو را دید و دلش رشته ی آلام شد
آنکه می خورده چنان در همگان شهره ی ایام شد