کویتی پور دانلود گلچین مداحی های کویتی پور

خدا تو را کجا گمت کردم تو آشنا شدی و من سردم
به ناکجا رسیده است دردم امان نداد نمیدهد قلبم
همین که تو نگاه کنی بر من مرا خیال تو شده مرهم
کمی نظاره کن دگر بر من دوا کن این دلی که شد دردم
ای همه هستی من تو شدی همه دار و ندار دلم

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
بشکسته سبوهامان، خون‌ست به دل‌هامان
فریاد و فغان دارد دردی کش میخانه
هر سوی نظر کردم هر کوی گذر کردم

ز یاران رفاقت ندیدن همینو
فراموشی معنی ما همانا
ز هر کس توجه خریدن همینو
تب خودنمایی به هر جا همانا

تو با من چه کردی که یادم نمیره
جهان بی تو دردی بد و ناگزیره
تو با من چه کردی که راحت نشستم
به اسمت طلسم جهانو شکستم

خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد نوبت محرم شد
پای خون دل وا کن دست موج پیدا کن
رو به سوی دریا کن ساحلی فراهم شد
خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد

مانده تنها حسین سوی او بی امان ، مانده تنها حسین سوی او بی امان
سنگ می بارد نیزه می آید ، سنگ می بارد نیزه می آید
گه نظر می کند او سوی خیمه ها ، گه سوی علقمه می نماید نگاه
شده تنها حسین این امیر سپاه ، صف به صف گرد او لشکر کوفیان

تویی آن غرق به خونی که بزرگ شهدایی
تو عزیز دل زهرا تو حسین خون خدایی
توی آن غرق به خونین که بزرگ شهدایی
تو عزیز دل زهرا تو حسین خون خدایی
سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده

یا حسین آنکه دل از غیر تو ببرید منم
آنکه لاجرعه می مهر تو نوشید منم
آنکه شوق به هنگام ولادت چون شمع
عوض گریه در آغوش خندید منم
آنکه همراه تو آمد به صف کرب و بلا

یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه
هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه
بشکسته سبوهامان، خون است به دلهامان
فریاد و فغان دارد، دُردی کش میخانه
هر سو نظر اندازی، صد خاطره می سازی

آنقدر در می زنم تا در برویم وا کنی
رخصت دیدار رویت را به من اعطا کنی
آنقدر در می زنم تا در برویم وا کنی
رخصت دیدار رویت را به من اعطا کنی
بیش از این ما را گرفتار غم حجران مکن

چنگ دل آهنگ دلکش میزند
ناله ی عشق است و آتش میزند
قصه دل دلکش است و خواندنیست
تا ابد این عشق و این دل ماندنیست
چنگ دل آهنگ دلکش میزند

گفتم کجا گفتا به خون
گفتم چه وقت گفتا کنون
گفتم سبب گفتا جنون
گفتم مرو خندید و رفت
گفتم سبب گفتا جنون