جی دال دانلود فول آهنگ های جی دال سال ۱۴۰۰ و ۲۰۲۱

با بیتات چه کار کرد
کاپیتان بهش بگو دژاگه
واسه اشکان دژاگه
ستون تیمی و ما پشتتیم

با دیده نه با دل میدیدم رویاهامو پازل میچیدم
شاگرد اول یاغی رو یه روز
شاعر و عاشق و کاسب میدیدم
عزممو خوب راسخ میدیدم
اکثر مردممو غافل میدیدم

میریزه برام میریزه برام ، باز هم
خالی میشه باز هم میریزه برام
هر چی ، أ آسمون میخوام میریزه الآن
دو تا خط میگم میریزه پرات

قتل عام ، میپیچه من صدام
رد پامو میزنن چون دست ماست ، شب دراز
قلندر بیداره ، زنده باد زندگی توو لجظه ها
نگاها سمت ما

منو دیدی باید دری توله
چون من جر دادم هرکی بوده
با کی میخوای جلومو بگیری
عره و عوره و شمسی کوره

نمیرم از خونه بیرون تا بم نگن دیره
*ش کردم از ظهره دیروز با یه کار تیره
پولا میاد میره میره میره
سیاه مثل قیره ، قیره قیره

از دور نشون میده سنگو به من
میخواد بندازه چنگو به تَن
میدونه امشب مَنگ و ولم
میدونه فردا هنگ اووِرم

دوباره شب و من و خاطرات و تکرار
دوباره عینکِ تیره میره رو چشماش
دوباره میگه بلند هر چی کرده احساس
دوباره مریضن این شعرا مثلِ تهران

شقایق میدونه ، که فقط شقایق میدونه
شقایق میدونه
شقایق میدونه من چی کشیدم
من کی ام توویِ سَرم چی به چی هس

بهم میگفتی آسمون مالِ تو ، گفتم اگه ماهِ من باشی تو
بهم میگفتی راهِ من راهِ تو ، گفتم اگه همراهم باشی تو
میبینم اون لحظه رو توو خواب ، دارم تو رو در آغوش
بگو میاری اون لحظه رو به یاد ، یادم تو را فراموش

گرگ و میشه ، میشه شب الآن
جیداله رویِ بیتِ اردلان
ما یه بمبیم زیرِ شهر
هر وقت میترکیم میره شهر هوا

همبازی باشه یادت
که گفتم با چشام بهت
رازمو فقط تو میفهمی
حتی اگه لبام باشه ساکت
اگه لبام باشه ساکت

کجا بودی بگو نبودی اینورا (نبودی)
نه این آهنگ اصاً هوک نداره فرق
میخوام بدونم تو کجا بودی کجا

نمیفهمم نمیفهمنم
ولی من از حرفم هیچوقت نمیرم عقب
از گفتن قصه هام نمیشم خسته
منو نصیحت نکن نمیشم عوض نمیشم عوض

ابرا میگیرن ماهو آروم
پر زخمه تنم شستم راهو با خون
آفتابو ساحل موجا مال تو من
میمونم عاشق بادو بارون بادو بارون
من میمونم عاشق بادو بارون بادو بارون

دنیا از دروغا پُر شده
نمیشم مثل هیشکی
حتی دروغه نیمه ی گمشده
تویی و نیست جز تو هیشکی
دنیاتو بساز و طراحی کن

یه رازیه که ما خیلی وقته بلدیمش
چِشا باریکه بگو فیلیپینی
من یه تیریپی اَم که هیشکی این تیریپی نی
از اون مغزا که همیشه ا ایده ها پُرن

من توو دهه یِ هفت بار اومدم
کف خوابیدم و کف بار اومدم
فهمیدم باید شیر باشم وقتی
بالا سرم مثِ کفتار اومدن

برمیگرده...
خورشید برمیگرده
اون روز برمیگرده
تو هم برمیگری برمیگردی
برمیگرده

یگه یه روزی برمیگردم
میگم کاشکی اون روز هیچوقت نیاد
دیگه مهم نیست تقصیر اصلاً
حل نمیکنه مشکل هم هیچوفت زمان
خیره بودم به آتیش فکر با تو دیدم

مردم عجیبن پر ننگ و فریبن
سرد و غریبن با حق و حقیقت
یه نگاه بنداز به پیاده رو
بی دلیل نمیشه هیچ ره گذری رد
مردم عجیبن و پر حرف و حدیثن

میگن مرد اونه هر جور بتونه
توویِ تاریکی هم اَ نور بخونه
نگو داشمون صاحبخونه نیست
اگه قانعه بذارین دَربون بمونه

یخوره حالم به هم از این همه گَندی که دورمه
میسازم آینده رو بگو چرا تصویرش مبهمه
بگو تقصیر خودمه یا نه تقصیرِ دشمنه
میزنم زور واسه پول و آدم تقدیرش مُردنه

دنیا رو هر روز أ رو ابرا میبینم
جوری زندگی میکنم انگار فردا میمیرم
توو جَمعم و یه گوشه ای تنها میشینم

یکی رَد داده
یکی ترس داره
یکی جمع باهاشه ولی خیلی تنهائه
زیرِ پامو خالی کرد طبقِ معمول
همون کس کشی که قرار بود رفیقم باشه